فسا شناسی
معرفی تاریخ وجغرافیا و فرهنگ شهرستان  فسا و- مفاخر - اندیشمندان ومشاهیر شهرستان فسا و... 

📘📘📘📘📘📘📘

مراسم باران خواهی «الله بارون» در نوبندگان فسا

گردآورنده: هدایت اله تهرانی

در نوبندگان فسا هنگامی که باران دیر کند، مردم ناراحت می شوند و کم و بیش از نیامدن باران صحبت می کنند. در چنین مواقعی نوجوانان آبادی دور هم جمع می شوند. پسر بچه ای

را به شکل «شیر» در می آورند... شیر باید تا توانایی دارد روی چهار دست و پا راه برود، هنگامی که خسته شد می تواند چند دقیقه ای استراحت کرده سپس به حرکت خود ادامه دهد. شیر در جلو حرکت می کند یکی از بچه ها که صدای رسایی دارد پشت سرِ شیر و سایر بچه ها هم پشت سر او راه می افتند... و مراسم «الله بارون» را شروع می کنند و چنین می خوانند:

پسر بچه می خواند: سایرین جواب می دهند:

اَلَه ها، بده بارون اَلَه ها بده بارون

ای کریم، بده بارون  ای کریم بده بارون

ای رحیم، بده بارون  ای رحیم بده بارون

ای خدا، بده بارون  ای خدا بده بارون

خواندن دعای باران ادامه دارد تا برسند به در یکی از خانه های آبادی. در این هنگام همه جلو خانه ایستاده پسر بچه می خواند، سایرین هم جواب می دهند.

پسربچه: سایرین:

شیر علی چه میخا؟ از خدا بارون میخا1

شیر علی چه میخا؟ از خدا بارون میخا

شیر علی چه میخا؟ از خدا بارون میخا

شیر علی چه میخا؟ از خدا بارون میخا

ئی بچه شیر چه میخا از خدا برون میخا

ئی بچه شیر چه میخا از خدا برون میخا

ئی بچه شیر چه میخا از خدا برون میخا

پس از آن چنین می گویند:

پسر بچه: سایرین:

رفتم لب دریایی رفتم لب دریایی

دیدم دوسه تا ماهی دیدم دوسه تا ماهی

یکیش عَنبر یکیش عَنبر

یکیش قنبر یکیش قنبر

یکیش اولاد پیغمبر یکیش اولاد پیغمبر

که بر پیغمبر خدا صلوات (اَللهُمَ صَلُّ عَلی مُحمد وآلِ مُحمَّد) می فرستند.

در اینجا صاحب خانه وظیفه دارد مقداری جنس از قبیل گندم، جو، نخود، لوبیا، عدس، آرد، برنج به آنها بدهد. پس از اتمام صلوات پسربچه می گوید:

دَسّ تو خمره کن بی بی

ماطَلُم نکن بی بی

دَسّ تو خمره کن بی بی

ماطلم نکن بی بی2

چنانچه صاحب خانه چیزی برای آنها نیاورد، این بار از درِ چاخان پیش می آیند و چنین می گویند:

پسر بچه: سایرین:

خونه گچی پُر همه چی

خونه گچی پر همه چی

خونه گچی پر همه چی

چنانچه صاحب خانه باز چیزی به آنها نداد، این چنین می خوانند:

پسر بچه: سایرین:

ئی خونه ها بلنده پر از شربت قنده

ئی خونه ها بلنده همش شربت قنده

ئی خونه ها بلنده پر از شربت قنده3

در صورتی که بچه ها باز هم موفق به دریافت چیزی از صاحب خانه نشدند، ادامه می دهند:

پسر بچه: سایرین:

یه کبریتی یه کبریتی

یه ذغالی یه ذغالی4

آمدیم و سرانجام موفق نشدند چیزی از صاحب خانه دریافت کنند، آن وقت است که صبر و حوصله آنها تمام شده، به خشم آمده و با ناراحتی چنین می خوانند:

پسر بچه: سایرین:

ئی خونه ها درازه پر از پوس پیازه

ئی خونه ها درازه همش پوس پیازه

ئی خونه ها درازه صابش مثلِ گرازه

ندارین دوغ تازه خدا وسیله سازه5

ندارین دوغ تازه خدا وسیله سازه

بعد با ناراحتی از این خانه دور می شوند تا برسند به خانه دیگری. رسم است که معمولاً صاحب خانه این جمع را ناامید نکرده و چیزی به آنها می دهد. در پایان بچه ها دور هم جمع شده چیزهای به دست آمده را بین خود تقسیم می کنند. بعضی هم از سهم خود صرفنظر کرده، سهم این بچه ها به کسی داده می شود که مستحق تر باشد.

بعضی از صاحب خانه ها روی آنها آب می پاشند... و آن را هم نشانه باران می دانند.

باران خواهی زنان و دختران نوبندگان:

در فصل زمستان اگر باران نیامد دختران یا زنان آبادی به خانه یکی از همسایه ها رفته کوزه پر آب آنها را دور از چشمشان بر می دارند و به خانه خود می برند «کوزه را می دزدند» سپس به پشت بام خود رفته و آب کوزه را از ناودانی که رو به قبله باشد می ریزند تا آب به زمین برسد. خانه ای که کوزه اش گم شده می فهمد که بر سرِ کوزه اش چه آمده است. اگر باران آمد شخصی که کوزه را دزدیده کوزه را از آب باران پر کرده برای صاحبش بر می گرداند. در نوبندگان کوزه به اندازه جثه اش اسم دارد.

به کوزه معمولی می گویند: ساهود- ساعود که باید همان سبو باشد. به کوزه های بسیار بزرگ هم دو ساهودی می گویند.

پی نویس:

1 - شیرعلی چه میخا: شیر علی چه می خواهد.

2 - دَسّ: دست- ماطلم نکن: معطلم نکن

3 - ئی: این

4 - یه: یک

5 - پوس پیاز: پوست پیاز - صابش: صاحبش

https://asremardom.blogfa.com/post/67

[ ] [ ] [ جلیل رضازاده ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

باغ کدیوری نخستین باغ ملی کشور 1305 ا